فرهیختگان/الهام ترنیان: پسرها در حال تفنگ بازی هستند؛ من، راحله و سمیرا پشت وانت پیکان جواد آقا، همسایهمان نشستهایم و بازی بچهها را رصد میکنیم. زمان: عصر یک روز بهاری، سال ۱۳۶۶ مکان: کوچهای پهن و بنبست، همه خانهها یک طبقه، به همین جهت پر از نور و آفتاب